بــارگــاهـ

زیر ایوانت لمس نگاهت آرزوست ...

چرا چشمان علــی(ع) در میان مردم اشک آلود شد؟!


چرا چشمان علی در میان مردم اشک آلود شد...؟!


ابان از سلیم نقل می کند: در مسجد رسول الله(ص) به عده ای که گرد هم نشسته بودند برخوردم که همه ی آنان هاشمی بودند,بجز سلمان و ابوذر و مقداد و محمد بن ابوبکر و عمربن ابی سلمه و قیس بن سعدبن عباده که هاشمـی نبودند.

عباس به علی علیه السلام گفت: رای ونظر شما درباره خلیفه دوم چیست که نگذاشت
از قنفذ هم مانند سایر کارمندانش غرامت بگیرند؟

علی علیه السلام نگاهی به کسانی که اطرافش بودند کرد و چشمانش پر از اشک شد و بعد فرمود:
دومی خواست بدین وسیله از قنفذ به خاطر ضربتی که با تازیانه به فاطمه سلام الله علیها
زده بود تشکر کند. همان ضربتی که فاطمه سلام الله علیها به خاطرش از دنیا رفت در حالی که اثر تازیانه همچون بازو بندی در بازویش نمایان بود.


کتاب اسرار آل محـمـد(ص) صفحه 118 حدیث چهاردهم
۲۷ بهمن ۹۴ ، ۱۲:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی رحیمی

متی احــار فیکـ یــا مـــولای ..

۲۲ دی ۹۴ ، ۱۲:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی رحیمی

دلنوشته ی شهید محمد غفاری


با درود و سلام به پیشگاه حضرت بقیة ا.. (روحی و ارواحنا فداه) منجی عالم بشریت و نایب بر حقش حضرت امام خامنه ای(حفظه ا...)

ای زمان شاهد باش و تاریخ بنویس که فقط برای رضای خدا آماده ام و بس. هنگامی این نوشته ها را می نویسم، مورخ13/12/1383 هجری شمسی مصادف با 21/1/1426 هجری قمری، هنگام غروب، آسمان آبی جای خود را به ابرهای سیاه داده بود.

با خودم گفتم بیرون بروم و کمی قدم بزنم. تا کمی حال و هوایم عوض شود. وقتی به بیرون رفتم در حین قدم زدن ناگاه به پاهایم توجه کردم. چیزی در ابتدا متوجه نشدم. ابتدای خیابان بود که آیه ای از قرآن کریم به ذهنم آمد که خداوند فرموده است: بر روی زمین با غرور و تکبر راه نروید.

با خودم گفتم محمد مواظب باش در هنگام راه رفتن ناگاه غرور تو را برندارد که خیلی خطرناک است. بعد از این حرف ها در ابتدای خیابان مردم را دیدم که همگی برای دنیا از یکدیگر سبقت می گیرند!

البته سه هفته تا عید نوروز باقیمانده. اما نمی دانم؟ مردم چرا برای چند روز خوشی و چند وقت باقیمانده اینقدر به حول و ولع افتاده بودند. با خودم گفتم: آیا اینها برای آخرت خودشان هم اینقدر عجله می کنند، تا توشه ای داشته باشند یا نه؟

من از روزهای آخر بهمن شروع به جمع آوری آثار شهدای پاسدار تیپ سوم انصار الحسین (ع)کرده بودم. هر کدام از این شهدا در من یک حال و هوایی ایجاد کرده بودند.

بیشتر به فکر حرف ها و صحبت های این شهدای بزرگوار و خانواده آنها بودم. با خود می گفتم بعد از دیدن این ماجرا و چهره های مردم آیا این شهدا هم برای رسیدن به دنیا و چند روز خوشی محض اینقدر سبقت می گرفتند.

مسلماً نه! چون افرادی مانند جعفریان، روشناس،کردستانی، قیاسوند، چیت سازیان، همدانی و ... راه سعادت خویش را پیدا کرده بودند و هنگامی که به عکس ها و فیلم هایشان می نگریم از چهره های آنان متوجه می شویم.

سبقت برای شهادت و سعادت و رسیدن به پروردگار از همه در عالم بیشتر ارزش داشته است.

در هر کدام از عکس های این شهدا از نحوه ایستادن آنها تواضع، صبر، بردباری، شکیبایی و شجاعت، تقوا، ایمان، اخلاص و پاکی وصداقت احترام به همه و کمک به یکدیگر و وفاداری و ایثار دیده می شود.

یک سفره ای که در سال 1359 انداخته شد و یک عده بر سر این سفره نشستند و به لقاءالله پیوستند. اما ما چه کاری کرده ایم؟ به خدا هیچ...

دیگر بغض گلویم را گرفته. حتی بعد از دیدن چند جوان که با سر و وضع های آنچنانی ایستاده بودند وکارهای ناشایست انجام می دادند اشک در چشمانم جمع شده بود.

خود را کنترل کردم. اما دیگر طاقت نیاوردم. به منزل که رسیدم، به طبقه بالای منزل رفتم و به عکس ها و نوارهای شهدا گوش دادم و با نوای شهید سید مجتبی علمدار نشستم و سیر گریه کردم.

دیگر دلم نمی خواهد به بیرون بروم. چون هر وقت به بیرون می رفتم جوان ها در پی عیاشی و جلب توجه بودند. دختران جوان باغرور و تکبر حرکت می کردند. مردان و زنان در فکر  مایحتاج زندگی و سبقت در مال خود بودند. آری انگار این شهدا فراموش شده اند.


ای کاش رنگ شهر بازیم نمی داد                در جبهه رمز یا زهرا(س) مرا بر باد می داد

امشب دل از یاد شهیدان تنگ دارم            در دل هوای کربلای پنج دارم


پدر و مادر عزیزم با عرض سلام خدمت شما:

پدر و مادر عزیزم، شما را در طول این مدت خیلی اذیت کردم. شاید بعضی وقت ها از روی بی توجهی به شما بی احترامی کرده باشم. من را حلال کنید و ببخشید.

ولی من قصدی نداشتم و از روی بی توجهی و خستگی زیاد بوده. که من باید خیلی حواسم را جمع می کردم.از شما عزیزان می خواهم از خداوند متعال برای من طلب بخشش کنید.

برادر عزیزم. برخی اوقات به شما بی احترامی کردم. شاید از روی احساس مسئولیت بوده و شما را ناراحت کرده ام. مرا ببخشیدو حلال کنید.

خواهر عزیزم تو را خیلی دوست دارم. شما شخص خاصی هستید و با بقیه افراد فرق می کنید. با سن کمی که داری ولی شعور بیش از سن خود در اختیار دارید. از شما حلالیت می طلبم.

پدر و مادر عزیزم از آشنایان، اقوام، بستگان و دوستان برایم طلب بخشش و آمرزش بخواهید. من به کسی بدهکار نیستم.

پدر و مادر عزیزم از شما می خواهم صبر پیشه کنید و اگر روزی من حقیر به شهادت رسیدم صبر پیشه کنید...

مادر عزیزم همچون مادر حضرت علی اکبرعلیه السلام صبر کن و بر من گریه نکنید.

مواظب خودت باش و زیاد به خودت سختی نده که بیمارشوی و طوری رفتار کنید مانند حضرت زینب(س)و با رفتار و کردار خویش نشان دهید که ما بر حقیم...

والسلام  حقیر: محمد غفاری    1383/12/13


صفحه 124 کتاب پرواز در سحرگاه

۲۱ دی ۹۴ ، ۱۰:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی رحیمی

علی (ع) ...

امام علی علیه السلام:


بخدا سوگند!

آنقدر اینپیراهن پشمین را وصـــله زدم , که از پینه کننده ی آن شرمسارم.

یکی به من گفت: آیا آن را دور نمی افکنی؟   گفتم: از من دور شـــو,صبحگاهان رهروان شب ستایش میکنند.

(ضرب المثل است:یعنی آینده ازآن استقامت کنندگان است)


                                         نمی دانم چرا اما پیمبر بعد معراجش

عبای مرتضی را بیشتر از پیش بو می کرد

خدا آن شب سخن می گفت با صوت یداللهی

خدا پیش محمد(ص) دست خود را داشت رو می کرد

خدا مشغول خلقت بود دنیا را همان موقع

علی در مسجد حنانه کفشش را رفو می کرد

۲۱ دی ۹۴ ، ۱۰:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی رحیمی

دنیا شناسی و شناخت انواع غفلت:

 أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ الدُّنْیَا قَدْ أَدْبَرَتْ وَ آذَنَتْ بِوَدَاعٍ وَ إِنَّ الْآخِرَةَ قَدْ أَقْبَلَتْ وَ أَشْرَفَتْ بِاطِّلَاعٍ أَلَا وَ إِنَّ الْیَوْمَ الْمِضْمَارَ وَ غَداً السِّبَاقَ‏ وَ السَّبْقَةُ الْجَنَّةُ وَ الْغَایَةُ النَّارُ أَ فَلَا تَائِبٌ مِنْ خَطِیئَتِهِ قَبْلَ مَنِیَّتِهِ أَ لَا عَامِلٌ لِنَفْسِهِ قَبْلَ یَوْمِ بُؤْسِهِ أَلَا وَ إِنَّکُمْ فِی أَیَّامِ أَمَلٍ مِنْ وَرَائِهِ أَجَلٌ فَمَنْ عَمِلَ فِی أَیَّامِ أَمَلِهِ قَبْلَ حُضُورِ أَجَلِهِ نَفَعَهُ عَمَلُهُ وَ لَمْ یَضْرُرْهُ أَجَلُهُ وَ مَنْ قَصَّرَ فِی أَیَّامِ أَمَلِهِ قَبْلَ حُضُورِ أَجَلِهِ فَقَدْ خَسِرَ عَمَلُهُ وَ ضَرَّهُ أَجَلُهُ أَلَا فَاعْمَلُوا فِی الرَّغْبَةِ کَمَا تَعْمَلُونَ فِی الرَّهْبَةِ أَلَا وَ إِنِّی لَمْ أَرَ کَالْجَنَّةِ نَامَ طَالِبُهَا وَ لَا کَالنَّارِ نَامَ هَارِبُهَا أَلَا وَ إِنَّهُ مَنْ لَا یَنْفَعُهُ الْحَقُّ یَضُرُّهُ الْبَاطِلُ وَ مَنْ لَا یَسْتَقِیمُ بِهِ الْهُدَى یَجُرُّ بِهِ الضَّلَالُ إِلَى الرَّدَى أَلَا وَ إِنَّکُمْ قَدْ أُمِرْتُمْ بِالظَّعْنِ وَ دُلِلْتُمْ عَلَى الزَّادِ وَ إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَیْکُمُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ تَزَوَّدُوا فِی الدُّنْیَا مِنَ الدُّنْیَا مَا تَحْرُزُونَ بِهِ أَنْفُسَکُمْ غَداً

أقول إنه لو کان کلام یأخذ بالأعناق إلى الزهد فی الدنیا و یضطر إلى عمل الآخرة لکان هذا الکلام .

ترجمه:

بهوش باشید که اجل بی‏خبر آید

امّا بعد، بی‏تردید دنیا روی بر تافته و بانگ وداع سر داده است، و آخرت روی کرده و به ناگاه دررسد. بهوش باشید که امروز، روز آمادگی، و فردا هنگامه مسابقه و پیشتازی است و در این پیشتازی سرنوشت‏ساز، بهشت را به مسابقه گذاشته‏اند، و دوزخ سرانجامِ واماندگان خواهد بود.

راستی کسی نیست که پیش از رسیدن اجل، از لغزشهایش توبه کند آیا کار گزاری نیست که پیش از روز اندوه و افسوس، برای خود قدمی بردارد آگاه باشید که شمایان در غفلت آرزوها بسر می‏برید و مرگ در پشت آن کمین کرده است. پس آن که در روزگار فرصت و پیش از رسیدن مرگ، دست به کار خیر و اطاعت الهی شود، از آن سود برَد و مرگ بدو زیانی نرسانَد، امّا آن که در هنگامه فرصت، کوتاهی کند تا مرگ فرصتها را به کام خود برَد، خسارت بیند و مرگ او را زیان رسانَد. بهوش باشید همان گونه که در روزگار ترس و بلا خدمت و اطاعت کنید، در هنگامه خوشی و رفاه نیز چنین باشید. براستی ندیدم سعادت و ارزشی چون بهشت را که مشتاقان آن از غفلت به خواب روند، و نیز خطر و بلایی را همچون دوزخ ندیدم که فراریان از آن این گونه آسوده بخوابند بهوش باشید آن که از حق سود نبرَد، از باطل زیان خواهد برد، و آن که به راه مستقیم هدایت نشود، گمراهی او را به پستی و بدبختی کشانَد. آگاه باشید که شمایان به کوچ کردن و توشه برچیدن مأمورید. بی‏تردید از بزرگترین چیزی که بر شما می‏ترسم، پیروی از خواهش نفس و آرزوی دراز است. در دنیا چنان از آن توشه برگیرید که فردای قیامت در امان بمانید.


شریف رضی گوید: اگر خطبه ای باشد که مردم را به زهد و پارسایی در دنیا کشانَد و به تلاش در راه آخرت وادارد، همین خطبه است..

نهج البلاغه .خطبه 28:دنیا شناسی..

۲۱ دی ۹۴ ، ۱۰:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی رحیمی

کاشـــ ...

بـهـ وسعتـ تمـــام تــــابــو ـت های روی دســ ـت رفته  د لــتنــــگــــم ..


 

۱۷ دی ۹۴ ، ۱۱:۱۵ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
هادی رحیمی

کــوثر و ماهیت حوض کوثر در کلام معصومین(ع)..






















ادامه مطلب...
۱۴ دی ۹۴ ، ۱۱:۴۵ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
هادی رحیمی

رافضی به چه معناست؟ (صفتی که وهابیت به شیعه می دهند)


«رافضه» از ماده «رفض» به معنای ترک کردن و رها کردن است، چنان چه در مقابیس اللغة آمده: (رفضتُ الشیء أی ترکته) یعنی فلان شیء را رفض کردم یعنی آن را ترک کردم. و در ادامه گفته: به کسانی که با امیران و حاکمان خود مخالفت می کردند، روافض گفته می شد.([1])


این واژه در ابتدا، همان طور که در معنای لغوی گفته شد، به کسانی که با حکومت وقت مخالفت می کردند، اطلاق می شده است، چنانکه معاویه این لفظ را بر مروان و عده ای دیگر که پس از جنگ جمل نزد او آمده بودند به کار برده و در نامه خود به عمروعاص نوشته است: «وقد سقط الینا مروان بن الحکم فی رافضة اهل البصرة»([2]); مروان با گروهی از رافضه (کسانی که با علی(علیه السلام) مخالفت می کردند) نزد ما آمد. و این که بعدها به شیعیان رافضه گفته شد به این دلیل بود که شیعیان را به خروج از دین و ترک آن متهم می کردند. و آنان را مخالف و ترک کننده خلفا می دانستند.
اما بعد از آن این اصطلاح در مورد شیعیان به دو صورت به کار رفته است:
الف) گاهی این واژه به همه فرقه های شیعه اطلاق شده، چنان که اسفرایینی، امامیه را یکی از فرقه های رافضه دانسته و دو فرقه دیگر را کیسانیه و زیدیه بر شمرده است.([3])


ب) و گاهی این واژه به فرقه خاصی از شیعه (امامیه) اطلاق شده چنان که ابوالحسن اشعری گفته است: «دومین گروه از شیعه، رافضیان یا امامیه اند»([4])


به هر حال با مطالعه در تاریخ متوجه می شویم که بعضی از اهل سنت از این اصطلاح به عنوان حربه برای تضعیف و به انزوا کشیدن شیعه استفاده کرده اند، چرا که از این طریق آنها را به رها کردن و ترک دین و خروج از اسلام متهم می کنند و وقتی شیعیان با چنین برخوردی از طرف اهل سنت مواجه می شدند نزد ائمه(علیهم السلام)می رفتند و از این وضع شکایت می کردند و ائمه(علیهم السلام) با درایت این مشکل را به نحو مطلوبی حل می کردند. در روایتی آمده که یکی از یاران امام صادق(علیه السلام) به ایشان عرض کرد: مردم به ما لقبی می دهند که کمر ما را شکسته و قلب های ما را پژمرده کرده است و حاکمان به بهانه این لقب خون ما را مباح می دانند. امام صادق(علیه السلام) فرمود: آیا منظورت لقب «رافضه» است، عرض کرد: آری، امام(علیه السلام) او را دلداری داد و به او فرمود: اندوهگین مباش که گروه خاصی از اصحاب موسی (که فرعون را رها کردند) به این نام، نامیده شدند... آری شما بدی را رها کردید ولی آنان خوبی را»([5])


حال جای بسی تعجب است که محبان اهل بیت(علیهم السلام) به خروج از دین متهم می شوند، اهل بیتی که مردن همراه با محبت آنان، مردن در اوج و کمال ایمان است (من مات علی حب آل محمد مات مؤمناً متکمل الایمان)([6]) 

و شافعی چه نیکو سروده:
ان کان رفضاً حب آل محمد***فلیشهد الثقلان انی رافضی([7])
یعنی اگر محبت نسبت به اهل بیت رفض است پس زمین و آسمان شهادت دهند که من رافضی هستم .
________________________________________


[1]- محمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، ذیل کلمه رفض.
[2]- نصر بن مزاحم: وقعه صفین (مؤسسة العربیة الحدیثه) ص 24 و شبیه این عبارت در: انساب الاشراف: بلاذری (دارالفکر، بیروت) ج 3، ص 72 .
[3]- اسفرایینی: التبصیر فی الدین، تحقیق از کمال یوسف الحوت (عالم الکتب، چاپ اول، 1403 هـ ) ص 27 .
[4]- ابوالحسن اشعری: مقالات الاسلامیین (مکتبة العصریة) ج 1، ص 88 .
[5]- کلینی: کافی (دارالاضواء، چاپ سوم، 1405) ج 8، ص 28 .
[6]- دیوان شافعی (دار احیاء التراث العربی، چاپ چهارم، 1402 هـ ) ص 55. و ابن عساکر: تاریخ دمشق (تحقیق علی شیری، دارالفکر) ج 9، ص 20 .
[7]- همان.


۲۳ آذر ۹۴ ، ۱۱:۲۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی رحیمی

شهاب در قرآن و کلام دکتر شریعتی ..


ذکر شهاب در قرآن و کتاب کویر دکتر شریعتی


فلسفه وجود شهاب سنگ از نظر قرآن چیست؟ 

سوره جن آیات 8 و 9 :

وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاء فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِیدًا وَشُهُبًا

وَأَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَن یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا

و ما بر آسمان دست‏یافتیم و آن را پر از نگهبانان توانا و تیرهاى شهاب یافتیم

و در آسمان براى شنیدن به کمین مى‏نشستیم اما اکنون هر که بخواهد به گوش باشد تیر شهابى در کمین خود مى‏یاب.


سوره حجر آیه 18 :

إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِینٌ

مگر آن کس که دزدیده گوش فرا دهد که شهابى روشن او را دنبال مى‏کند


سوره صافات آیه 10 :

إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ


مگر کسى که [از سخن بالاییان] یکباره استراق سمع کند که شهابى شکافنده از پى او مى‏تازد



سوره صافات آیات 6 تا 10 :

ما آسمان نزدیک (= پایین) را با ستارگان آراستیم، تا آن را از هر شیطان خبیثی حفظ کنیم.

آن ها نمی توانند به (سخنان) فرشتگان عالم بالا گوش فرا دهند، (و هرگاه چنین کنند) از هر سو هدف قرار می گیرند.

آن ها به شدّت به عقب رانده می شوند. و برای آنان مجازات دائم است. مگر آن ها که در لحظه ای کوتاه برای استراق سمع به آسمان نزدیک شوند که شهاب ثاقب آن ها را تعقیب می کند !!!


"تفسیر نمونه

در این آیه به گروهى از شیاطین سرکش و جسور اشاره مى‏کند که قصد صعود به عرصه بلند آسمان مى‏کنند، مى‏فرماید: «مگر آنها که در لحظه‏اى کوتاه براى استراق سمع به آسمان نزدیک شوند که شهاب ثاقب آنها را تعقیب مى‏کند» و مى‏سوزاند (إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ).
 «شهاب» در اصل به معنى شعله‏اى است که از آتش افروخته زبانه مى‏کشد، و به شعله‏هاى آتشینى که در آسمان به صورت خط ممتد دیده مى‏شود نیز مى‏گویند.
مى‏دانیم اینها ستاره نیستند، بلکه شبیه ستارگانند، قطعات سنگهاى کوچکى هستند که در فضا پراکنده‏اند، و هنگامى که در حوزه جاذبه زمین قرار گیرند به سوى زمین جذب مى‏شوند، و بر اثر سرعت و شدت برخورد آنها با هواى اطراف زمین مشتعل و برافروخته مى‏شوند.
 «ثاقب» به معنى نافذ و سوراخ کننده است، و در اینجا اشاره به این است که به هر موجودى اصابت کند آن را سوراخ کرده و آتش مى‏زند.

******
جمعی دیگر از مفسران مانند علامه طباطبایی در المیزان و طنطاوی در تفسیر الجواهر، تعبیرات آیات فوق را تشبیه و کنایه دانسته و آن را از باب بیانی سمبولیک گرفته و آن را با بیانی گونه گون بیان داشته اند. به عنوان مثال آسمان را عالم ملکوت گرفته و بیشتر آن را به امور معنوی حمل کرده اند !!!



       دکتر علی شریعتی


کلمات را کنار زنید و در زیر آن روحی را که در این تلّقی و تعبیر پنهان است تماشا کنید:

و آن تیرهای نورانی...که گاه گاه بر جان سیاه شب فرو می رود .

تیر فرشتگان نگهبان ملکوت خداوند .
"
در بار گاه آسمانی اش که هر گاه شیطان و دیوان هم دستش می کوشند به حیله گوشه ای از شب را بشکافند.

وبه آنجا که قداست اهورایی اش را گام هیچ پلبیدی نباید بیالاید و نامحرم را در آن خلوت انس راه نیست سر کشند.

تا رازی را که عصمت عظیمش نباید در کاسهء این فهم های پلید ریزد دزدانه بشنوند.
پرده داران حرم ستر عفاف ملکـــوت " آنها را با این شهاب های آتشین می زنند و به سوی کویر می رانند . . .

بعدها معلمان و دانایان شهر خندیدند که : نه جانم ! اینها سنگ هایی اند بازمانده ی کراتی خرابه و در هم ریخته,
که چون با سرعت به طرف زمین می افتند ,از تماس با جو آتش می گیرند و نابود می گردند.

"" کـویـرـ نوشــته دکتر شـریعـتی ""

۱۵ آذر ۹۴ ، ۱۱:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی رحیمی

اربـعـــیـن


*ثواب پیاده‌‌رفتن به زیارت سیدالشهدا(ع) به روایت امام صادق(ع)


مَنْ‏ خَرَجَ‏ مِنْ‏ مَنْزِلِهِ یرِیدُ زِیارَةَ قَبْرِ الْحُسَینِ بْنِ عَلِی ص إِنْ کانَ مَاشِیاً کتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةً وَ مَحَى عَنْهُ سَیئَةً حَتَّى إِذَا صَارَ فِی الْحَائِرِ کتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْمُصْلِحِینَ الْمُنْتَجَبِینَ [الْمُفْلِحینَ الْمُنْجِحِینَ‏] حَتَّى إِذَا قَضَى مَنَاسِکهُ کتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْفَائِزِینَ حَتَّى إِذَا أَرَادَ الِانْصِرَافَ أَتَاهُ مَلَک فَقَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یقْرِۆُک السَّلَامَ وَ یقُولُ لَک اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ فَقَدْ غُفِرَ لَک مَا مَضَى»


امام صادق(علیه السلام) به یکی از اصحابشان می‌فرمایند: «کسی که به قصد زیارت امام حسین(علیه السلام) از منزلش خارج شود، خداوند بابت هر قدمی که برای زیارت اباعبدالله(علیه السلام) بر می‌دارد، یک حسنه برایش می‌نویسد و یک سیئه از او محو می‌کند. وقتی که به حرم می‌رسد، خداوند او را جزء صالحین برگزیده می‌نویسد. وقتی مناسک او تمام شد، خداوند نام او را جزء فائزین می‌نویسد. وقتی می‌خواهد بازگردد یک فرشته الهی در مقابل او قرار می‌گیرد و می‌گوید: رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به شما سلام می رساند، و پیغام می دهد که عمل را از سرگیر که گذشته‌ات بخشیده شده است.

(کامل الزیارات باب 49/ص132الی 135 ) 


۰۷ آذر ۹۴ ، ۰۹:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی رحیمی

اللهم اجعل وفاتی فی سبیل الحسین(ع)

ترسم که شعر مزارم این شود
این هم جمال یوسف زهرا ندید و رفت.
پوریا قربانی شهید راه اهلبیت(ع) ** عروج: عید غدیرخم
چهل روز از عروجت گذشته و من مات جای خالی تو هستم..
خسران زده یعنی من که فاطمیه ای باتو همنشین شدم سینه زن شدم و نفهمیدم که تو منتخب مولایم علی (ع) هستی ..
هنوز خنده های شیرینت تمام وجودم را به لرزه در می آورد.. کاش لحظه ای ببینمت یا تو بیا یا سفارش ما را هم به اربابم بکن..
باطرحهای محرم و فاطمیه ات سوختم. وقتی پیشواز محرم جای خالیت را دیدم سوختم..
تمام این شهر برایم نفس گیر شده گاهی بی عدالتی میکنم که من با کدام دوست همنشین شوم که جای خالیت را پرکند.. کدام یکی از این جماعت بوی حسین (ع) را می دهند که انس بگیرم..
تنها تو بودی که خالصانه مهر نوکری اهل بیت را به سینه ات زدی.. از نفس نفس زدن های منقطع این شهر خسته شدم .. دنبال ضمانتی هستم از جانب حسین(ع).

اربعین نزدیک است و تو در جوار حسین (ع) خوش باش . کاش ارباب بی کفن برای هادی بد هم کفن بفرستد کاش دوره گردی آب کربلا بر خاک قبرش بریزد.. کاش در دستان رفیقان با نگاه التماس گونه شان جان بدهد. کاش علی(ع) خریدار این بی ارزش شود و ای کاش هایی که در محرم حسین (ع) محقق نشد... 
برادری به تعداد نیست ، به وفاداری است یوسف یازده برادر داشت وحسین (ع ) تنها عباس (ع) را.

پوریای من آرزویم لمس نگاهت شده یکبار به خـــوابـــــم بــیــــــــــــــا..


۲۰ آبان ۹۴ ، ۱۱:۳۰ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
هادی رحیمی

لبیک یا غریب ...



از شط خبر رسیده که سقا نیامده
ماه منیر خیمه زصحرا نیامده

هرگز کسی که تیغ کشد بر تو ای عمو
تا این زمان هنوز به دنیا نیامده

تیر سه شعبه ای و عمودی و نیزه ای
با خود ببر که حرمله تنها نیامده

من بی حسین فاطمه آبی نمی خورم
این کارها به بچه ی زهرا نیامده

ای آب اگر رقیه سراغ مرا گرفت
حتما به او بگو که به اینجا نیامده

حتما به او بگو که به این نام واین نشان
شخصی برای آب به دریا نیامده

اصلا بیا و پیشقدم شو خودت برو
برو به سمت خیمه ی او تا نیامده

ای علقمه بگو که چه دیدی که سالهاست
حال شما هنوز سر جا نیامده

بدرود بچه های عطش، بچه های عشق
یک مشک از آب علقمه به ما نیامده
۱۸ آبان ۹۴ ، ۱۲:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی رحیمی

ای کاش که زیر گنبدت خـــاکــ شوم ...

۱۸ آبان ۹۴ ، ۱۱:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی رحیمی

الطریق الی الکربلا





۱۸ آبان ۹۴ ، ۱۱:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی رحیمی

عـــا شــورائی می مـــانیــم ..

۲۵ مهر ۹۴ ، ۱۲:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی رحیمی