تنها تو بودی که خوب فهمیدی
استخوانی که در گلوی علی بود .
سه شعبه داشت ...
شش ماه علی بودن را طاقت آوردی
خون تو جاذبهء زمین را بی اعتبار کرد..
تنها تو بودی که خوب فهمیدی
استخوانی که در گلوی علی بود .
سه شعبه داشت ...
شش ماه علی بودن را طاقت آوردی
خون تو جاذبهء زمین را بی اعتبار کرد..
خانه پیرزن ته کوچه
پشت یک تیر برق چوبی بود
پشت فریاد های گل کوچک
واقعا روزهای خوبی بود
پیرزن هر دوشنبه بعد از ظهر
منتظر بود در زدن ها را
دم در می نشست و با لبخند
جفت می کرد آمدن ها را
روضه خوان محله می آمد
میرزا با دوچرخه آهسته
مثل هر هفته باز خیلی دیر
مثل هر هفته سینه اش خسته
"ای شه تشنه لب سلام علیک"
ای شه تشنه لب...چه آوازی
زیر و بم های گوشه ء دشتی
شعرهای وصال شیرازی
می نشستیم گوشهء مجلس
با همان شور و اشتیاقی که...
چقدر خوب یاد من مانده
در و دیوار آن اتاقی که -
یک طرف جملهء"خوش آمده اید
به عزای حسین"بر دیوار
آن طرف عکس کعبه می گردد
دور تا دور این اتاق انگار
گوشه گوشه چه محشری برپاست
توی این خانهء چهل متری
گوش کن! دم گرفته با گریه
به سر و سینه می زند کتری
عطر پر رنگ چایی روضه
زیر و رو کرده خانهء اورا
چقدر ناگهان هوس کردم
طعم آن چای قند پهلو را
تا که یک روز در حوالی مهر
روی آن برگ های رنگا رنگ
با تمام وجود راهی کرد
پسری را که برنگشت از جنگ
هی دوشنبه دوشنبه رد شد و باز
پستچی نامه از عزیز نداشت
کاشکی آن دوشنبهء آخر
روضهء میرزا گریز نداشت
پیرزن قطره قطره باران شد
کمی از خاک کربلا در مشت
السلام و علیک گفت و سپس
روضهء قتلگاه اورا کشت
تاهمیشه نمی برم از یاد
روضهء آن سپید گیسو را
سالیانی است آرزو دارم
کربلای نرفتهء او را
دوش قرص مه روی تو به یادم آمد
طلعت روی نکوی تو به یادم آمد
می گذشت از در مسجد نفس آلوده سگی
گذر خویش به کوی تو به یادم آمد
سائلی دامن خود را به رفویی می دوخت
دامن خویش به رفوی تو به یادم آمد
ذکر خیر تو شد و بال ملک گستردند
بوی اشک آمد و بوی تو به یادم آمد
بخت خود دیدم و کارم گرهی محکم خورد
گره های سر موی تو به یادم آمد
بسملی بال و پر خویش به خون می آلود
بین گودال وضوی تو به یادم آمد
می بریدند لب تشنه سر از حیوانی
بر سرم خاک، گلوی تو به یادم آمد
آتشی در دل شب جلوه نمایی می کرد
دختر سوخته موی تو به یادم آمد
خطبه بدون نقطه و بدون الف حضرت علی علیه السلام
متن عربی زیر از معجزات کلامی حضرت امیر وفصاحت سخن ایشان است که نظر بسیاری از ادبای اعراب را به خود جلب کرده .. واز طرفی برای شیعیان فرح بخش است(در ادامه مطلب می توانید خطبه بدون الف حضرت را مشاهده کنید) ::
الحَمدُ لِلّهِ أهلِ الحَمدِ وَ أحلاهُ، وَ أسعَدُ الحَمدِ وَ أسراهُ، وَ أکرَمُ
الحَمدِ وَ أولاهُ.
الواحدُ الاحدُ الأحَدُ الصَّمَدُ، لا والِدَ لَهُ وَ لا وَلَدَ.
سَلَّطَ المُلوکَ وَ أعداها، وَ أهلَکَ العُداةَ وَ أدحاها، وَ أوصَلَ المَکارِمَ
وَ أسراها، وَ سَمَکَ السَّماءَ وَ عَلّاها، وَ سَطَحَ المِهادَ وَ طَحاها، وَ
وَطَّدَها وَ دَحاها، وَ مَدَّها وَ سَوّاها، وَ مَهَّدَها وَ وَطّاها، وَ أعطاکُم
ماءَها وَ مَرعاها، وَ أحکَمَ عَدَدَ الاُمَمِ وَ أحصاها، وَ عَدَّلَ الأعلامَ وَ
أرساها.
الاِلاهُ الأوَّلُ لا مُعادِلَ لَهُ، وَلا رادَّ لِحُکمِهِ، لا إلهَ إلّا هُوَ،
المَلِکُ السَّلام، المُصَوِّرُ العَلامُ، الحاکِمُ الوَدودُ، المُطَهِّرُ
الطّاهِرُ، لمَحمودُ أمرُهُ، المَعمورُ حَرَمُهُ، المَأمولُ کَرَمُهُ.
عَلَّمَکُم کَلامَهُ، وَ أراکُم أعلامَهُ، وَ حَصَّلَ لَکُم أحکامَهُ، وَ حَلَّلَ
حَلالَهُ، وَ حَرَّمَ حَرامَهُ.
وَ حَمَّلَ مُحَمَّداً (صَلَّ اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) الرِّسالَةَ، وَ رَسولَهُ
المُکَرَّمَ المُسَدَّدَ، ألطُّهرَ المُطَهَّرَ.
أسعَدَ اللهُ الاُمَّةَ لِعُلُوِّ مَحَلِّهِ، وَ سُمُوِّ سُؤدُدِهِ، وَ سَدادِ
أمرِهِ، وَ کَمالِ مُرادِهِ. أطهَرُ وُلدِ آدَمَ مَولوداً، وَ أسطَعُهُم سُعوداً،
وَ أطوَلُهُم عَموداً، وَ أرواهُم عوداً، وَ أصَحُّهُم عُهوداً، وَ أکرَمُهُم
مُرداً وَ کُهولاً.
صَلاةُ اللهِ لَهُ لِآلِهِ الأطهارِ مُسَلَّمَةً مُکَرَّرَةً مَعدودَةً، وَ لِآلِ
وُدِّهِمُ الکِرامِ مُحَصَّلَةً مُرَدَّدَةً ما دامَ لِالسَّماءِ أمرٌ مَرسومٌ وَ
حَدٌّ مَعلومٌ.
أرسَلَهُ رَحمَةً لَکُم، وَ طَهارَةً لِأعمالِکُم، وَ هُدوءَ دارِکُم وَ دُحورَ،
عارِکُم وَ صَلاحَ أحوالِکُم، وَ طاعَةً لِلّهِ وَ رُسُلِهِ، وَ عِصمَةً لَکُم وَ
رَحمَةً.
اِسمَعوا لَهُ وَ راعوا أمرَهُ، حَلِّلوا ما حَلَّلَ، وَ حَرِّموا ما حَرَّمَ، وَ
اعمِدوا - رَحِمَکُمُ اللهُ - لِدَوامِ العَمَلِ، وَ ادحَروا الحِرصَ، وَ اعدِموا
الکَسَلَ، وَ ادروا السَّلامَةَ وَ حِراسَةَ مُلکِ وَ رَوعَها، وَ هَلَعَ الصُّدورِ
وَ حُلولَ کَلِّها وَ هَمِّها.
هَلَکَ وَ اللهِ أهلُ الاِصرارِ، وَ ما وَلَدَ والِدٌ لِلاِسرارِ، کَم مُؤَمِّلٍ
أمَّلَ ما أهلَکَهُ، وَ کَم مالٍ وَ سِلاحٍ أعَدَّ صارَ لِلأعداءِ عُدَّةً وَ
عُمدَةً.
اَللّهُمَّ لَکَ الحَمدُ وَ دَوامُهُ، وَ المُلکُ وَ کَمالُهُ، لااِلهَ إلّا هُوَ،
وَسِعَ کُلَّ حِلمٍ حِلمُهُ، وَ سَدَّدَ کُلُّ حُکمٍ حُکمُهُ، وَ حَدَرَ کُلَّ
عِلمٍ عِلمُهُ.
عَصَمَکُمُ وَ لَوّاکُم، وَ دَوامَ السَّلامَةِ أولاکُم، وَ لِلطّاعَةِ سَدَّدَکُم،
وَ لِلاِسلامِ هَداکُم، وَ رَحِمَکُم وَ سَمِعَ دُعاءَکُم، وَ طَهَّرَ أعمالَکُم،
وَ أصلَحَ أحوالَکُم.
وَ أسألُهُ لَکُم دَوامَ السَّلامَةِ، وَ کَمالَ السَّعادَةِ، وَ الآلاءَ
الدّارَةَ، وَ الاَحوالَ السّارَّةَ، وَ الحَمدُ لِلّهِ وَحدَهُ.
ترجمه خطبه:
ستایش مخصوص خدایی است که سزاوار ستایش و مآل آن است. از آنِ اوست رساترین ستایش و
شیرین ترین آن و سعادت بخش ترین ستایش و سخاوت بار ترین(و شریف ترین) آن و پاک ترین
ستایش و بلند ترین آن و ممتاز ترین ستایش و سزاوارترین آن.
یگانه و یکتای بی نیازی (که همه نیازمندان و گرفتاران آهنگ او نمایند.)، نه پدری
دارد و نه فرزندی.
شاهان را (به حکمت و آزمون) مسلّط ساخت وبه تاختن واداشت. و ستمکاران (و متجاوزان)
را هلاکت نمود و کنارشان افکند. و سجایای بلند را (به خلایق) رسانید و شرافت بخشید.
و آسمان را بالا برد و بلند گردانید. بستر زمین را گشود و گسترش داد و محکم نمود و
گسترده ساخت. آن را امتداد داد و هموار کرد و (برای زندگی) آماده و مهیّا فرمود. آب
و مرتعش را به شما ارزانی داشت. تعداد اقوام را (برای زندگی) آماده و مهیّا فرمود.
آب و مرتعش را به شما ارزانی داشت. تعداد اقوام را (برای زندگی در آن) به درستی. (و
حکمت) مقرّر فرمود و بر شمار (یکایک) آنان احاطه یافت. و نشانه های بلند (هدایت)
مقرّر فرمود و آنها را بر افراشته و استوار ساخت.
معبود نخستین که نه او را هم طرازی است و نه حکمش را مانعی. خدایی نیست جز او، که
پادشاه است و سلامت، صورتگر است و دانا، فرمانروا و مهربان، پاک و بی آلایش.
فرمانش ستوده است و حریم کویش آباد (به توجّه پرستندگان و نیازمندان) است و سخایش
مورد امید.
کلامش را به شما آموخت و نشانه هایش را به شما نمایاند. و احکامش را برایتان دست
یافتنی نمود. آنچه روا بود حلال و آنچه در خور ممنوعیت بود، حرام شمرد.
بار رسالت را بر دوش محمّد(صلّی الله علیه و آله) افکند. (همان) رسول گرامی که بدو
سروری و درستی (در گفتار و کردار و رفتار) ارزانی شده، پاک و پیراسته است.
خداوند این امّت را به خاطر برتریِ مقام و بلندیِ شرف و استواری دین او و کامل
بودنِ آرمانش سعادت بخشید. او بی آلایش ترین فردِ از آدمیان در هنگامه ولادت و
فروزنده ترین ستاره یمن و سعادت است. او بلند پایه ترین آنان (در نیاکان) است و
زیباترین آنها در (نسل و) شاخسار. و درست پیمان ترین و کریم ترین آنان است در
نوجوانی و بزرگسالی.
درود خداوند از آن او و خاندان پاکش باد، درودی خالص و پی در پی و مکرّر (برای
آنان) و برای دوست داران بزرگوارشان، درودی ماندگار و پیوسته، (برای همیشه) تا وقتی
که برای آسمان حکمی مرقوم است و نقشی مقرّر.
او فرستاد تا تا برایتان رحمتی باشد و مایه پاکیزگی اعمالتان و آرامش سرای (زندگی)
شما و بر طرف شدن نقاط ننگ (: و شرم آور کار)تان. و تا مایه صلاح حالتان باشد و
اطاعت شما از خدا و رسولانش و موجب حفظ شما و رحمتی (بس بزرگ و فراگیر.)
از او فرمان برید و بر دستورش مواظبت ورزید. آنچه را حلال دانست، حلال و هر چه را
حرام داشت حرام بشمارید. خدایتان رحمت کند؛ آهنگ کوششی پیوسته نمایید و آزمندی را
از خود برانید و تنبلی را وا نهید. رسم سلامت و حفظ حاکمیّت و بالندگی آن را - و
آنچه را که موجب دغدغه سینه ها (:و تشویش دلها) و روی کردِ درماندگی و پریشانی به
سوی به آنهاست - بشناسید.
منابع:
نهج السعادة فى مستدرک
نهج البلاغه ج 1 ص 100 تا 103 خ 21،
بحار الانوار ج 9 ط قدیم به نقل از سفینة البحار ج 1 ص 397،
تاریخ عماد زاده ج امیر المؤمنین ص 438
در ادامه خطبه بدون الف...
برخی از جمله های دکتر شریعتی حامل مضامین عرفانیست که باکمی تحقیق میتوان به سرمنشا آنان دست یافت...
طبق آیات قرآن حضرت عیسی(ع) به نبوت حضرت محمد بشارت داده است. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان چنین می گوید:" آیات قرآنى دلالت دارد بر اینکه تورات و انجیل آمدن خاتم الانبیاء(ص) را بشارت داده اند و مى فرماید: «الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِیلِ----------کسانى که پیروى مى کنند رسول درس نخوانده اى را، که نامش را در کتاب آسمانى خود تورات و انجیل مى خوانند و مى یابند.»( سوره اعراف، آیه 157.) .
سکوت بی جهت گاهی فساد است....
وبال نامه صبح معاد است ...
اگر چه نام این سال همدلی شد ..
ولی گه همدلی در انتقاد است .
بدور دامها پرواز کردی
سقوط خویش را آغاز کردی
به این تدبیر بی تدبیر باز
به کشور پای روبه باز کردید
به آلمان خانه و به روسخانه
که بیزارم من از منحوس خانه
سفارتخانه لندن کدام است ...
سفارتخانه یا جاسوس خانه ...
ببند این قفل را یا باز کن شیخ ..
دری را بر غم ما باز کن شیخ ..
سفارتخانه را نه,با کلیدت
گذرگاه رفح را بازکن شیخ
گویند زیر پرچم حسین (ع)
سیاست صلاح نیست.
هیئت فقط سینه زنیست!
سیاست چه صیغه ایست؟!
گویند:ای روضه خوان رجزی بخوان حیدری
ما را چکار به شهدا و انقلاب و رهبـری.
گویند ما سگ زینبیم، مست ابوتراب!
مارا چکار به مبانی انقلاب.
گویند ما گریه می کنیم برای غربــت بقیع!
ما قمه زنیم ما را چکار به ولایــت فقیه!
غفلت موج می زند این چه رسم نوکریست؟
این حرف که حرف همان ابوموسی اشعریست.
حساسیت به اوج خودش رسیده است,
دشمن برای ما نقشه کشیده است!
در سالهای گذشته مطلبی توسط یکی از مسئولین سابق ارائه شد که موجب نوعی تشنج در کشور شد و هنوز هم
عده ای از دوستان ما آن را با عناوین مختلف توجیه می کنند.